بیانیهی انجمن به مناسبت روز جهانی منع کار کودکان
کودکان کار و مشقتی به نام زندگی
(به مناسبت ۱۲ژوئن، روز جهانی منع کار کودکان)
بنا بر گزارش مراجع بینالمللی بیش از ۱۶۰ میلیون کودک در جهان به جای حضور در مدرسه، در مزارع، کارگاهها و خیابانها مشغول کار هستند و چند ده میلیون از این کودکان کار به امور طاقتفرسا و اکثراً خشونتبار گمارده میشوند.
سازمانهای بینالمللی و همچنین اکثر کشورهای جهان برای پیشگیری از خطرات ناشی از کار کودکان اقدام به تدوین قوانین حمایتی، محدودکننده و گاهاً تدوین برنامههای رفاه عمومی برای محو کار کودکان کردهاند.
قوانین سازمان بینالملل کار، کنوانسیون حقوق کودک و بسیاری مقاولهنامهها و همچنین اجماع جهانی بر اهداف توسعهی هزاره (در آغاز هزارهی جدید) را جهت اقدام به دولتها ارائه دادند. در کلیهی این اسناد تلاش جمعی بر این مساله استوار بوده که دولتها برنامههای رفاهی خود را بر اساس توجه و اقدام جهت کمک به خانوارهای کمدرآمد پیریزی نمایند و با مجموعهای از برنامههای عملی به ویژه در حوزهی آموزش چرخهی فقر موروثی را از سر راه کودکان بردارند.
در دو دههی گذشته تعداد قابل توجهی از کشورها با تدوین برنامههای فقر زدایی، گامهای موثری در راستای محرومیتزدایی از این کودکان برداشته و آنان را روانه مدرسه و مراکز آموزشی کردهاند.
ناگفته پیداست میزان موفقیت کشورها در کاهش فقر و پیشگیری از کار کودک، بستگی تام به ارادهی آنان نسبت به پایبندی به رویکرد توسعه انسانی جامعه و میزان شفافیت در حوزهی اقتصادی و سیاستگذاری مبتنی بر مشارکت واقعی جامعه دارد.
در کشور ایران، دولتمردان با اتخاذ سیاستهای به دور از واقعیتهای جامعه، نه تنها در جهت کاهش فقر گام موثری برداشته نشده است، بلکه سیاست های نابجای اقتصادی و فضای سیاسی بسته، جامعه ایران را به دو طبقهی کاملاً متمایز از هم تقسیم کرده است.
سیاستگذاریها، بیتوجه به رفاه عمومی، شکاف طبقاتی در جامعهی ایران را تبدیل به دو جهان متفاوت کرده است که در آن گروهی اندک قادر به تاسیس و تحصیل در مدارس خصوصی گرانقیمت هستند و کودکان سایر اقشار جامعه از دسترسی به آموزش باکیفیت محروم هستند.
پیامدهای ناشی از ناکارآمدی این سیاستگذاریها در همهی حوزههای زندگی به ویژه در حوزهی آموزش خود را به تمامی نشان داده است. عدم دسترسی به آموزش باکیفیت در نتایج کنکور و بسیاری دیگر از امور مهم زندگی کودکان و نوجوانان نمایان است.
از جمله وقایعی که شرایط نابسامان خانوارهای ایران را عیان کرده، میتوان به پاندمی کرونا و اجبار استفاده از فضای مجازی برای آموزش اشاره کرد. در این واقعه، فقر خانوارهای ایرانی و عدم حمایت دولت منجر به افزایش چشمگیر افت تحصیلی و ترک تحصیل کودکان و نوجوانان به ویژه در استانهای نابرخوردار شد. تعداد قابل توجهای از کودکان محروم از آموزش به صورت خودکار به بازار کار ارزان سوق داده شده و میشوند.
فقر معیشتی روزافزونِ خانوارهای ایرانی منجر به رانده شدن فزایندهی کودکان به بازار کار در همهی مناطق ایران شده است.
علاوه بر آن، در شرایط خاص منطقهی ایران، جامعه با میلیونها پناهنده از کشورهای همسایه به ویژه افغانستان مواجه است.
مساله حضور کودکان افغانستانی در اکثر مناطق ایران و حضور آنان در مشاغل سخت و زیانآور حدیث مفصلی است.
چشمانداز سازمانهای غیردولتیِ مرتبط با کودکانِ در شرایط دشوار، چشمانداز روشنی نیست. سیاستهای تکراری بیثمر دولتها در حوزهی کاهش کار کودکان عملاً به آسیبی دیگر در این حوزه منجر شده است. علاوه بر آن، عدم همکاری و تعامل ناکارآمد دولت با نهادهای مدنی حوزهی کودکان عملاً مسیر همفکری و برنامهریزی در این وادی را مسدود کرده است.
انجمن حمایت از حقوق کودکان به مناسبت ۱۲ ژوئن، روز جهانی منع کار کودک، همگام با فعالین حقوق کودکانِ در شرایط دشوار، از دولت درخواست اکید دارد:
۱_پایبندی به قانون اساسی ایران و فراهم کردن شرایط دسترسی به تحصیل رایگان و آموزش باکیفیت برای کودکان
۲-رسیدگی و گزارشدهی شفاف در رسانههای جمعی در ارتباط با کودکان و نوجوانان شاغل در امر جمعآوری و تفکیک زباله ( با تاکید بر این که زبالهگردی و تفکیک زباله از جمله مشاغل سخت و زیان آور است).
۳-بررسی و تحقیق دربارهی کودکان غایب در مدارس در چهار سال اخیر.
۴-بررسی و تعیین تکلیف کودکان پناهنده (در جهت بهبود شرایط زیستی آنها).
۵-بازنگری و حذف نگاه امنیتی به نهادها و سازمانهای غیردولتیِ حوزهی کودکان و کودکان در شرایط دشوار و فراهم کردن فضای تعامل و استفاده از تجربههای اندوخته در این نهادها
۶_اختصاص بودجهای مشخص در برنامههای کشوری به منظور کاهش و محو کار کودک
۷-گزارشدهی شفاف هرسالهی دولت دربارهی اقدامات و صرف بودجه در راستای محو کار کودک
انجمن حمایت از حقوق کودکان خرداد ۱۴۰۳