Skip links

از محو کار کودک تا واقعیت زندگی کودکان کار

یادداشت مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان به بهانه روز جهانی منع کار کودک

پدیده کودکان کار هرروز ابعاد پیچیده‌تری پیدا می‏کند و حضور هرروزه آنان در خیابان، ضرورت سیاست‏گذاری درست در این زمینه را به امری اجتناب‌ناپذیر بدل کرده است. بیش از سی سال از تصویب پیمان‌نامه حقوق کودک می‌گذرد و سالیان زیادی از کنفرانس‏های عمومی سازمان بین‌المللی کار گذشته است که کار کودک را ممنوع اعلام کرده‌اند و خواهان پایان دادن به بهره‌کشی از کودکان و اقدامات ملی کشورها در این زمینه شده‌اند. سازمان ملل و سازمان بین‌المللی کار با طرح برنامه‌هایی خواهان لغو کار کودک و ریشه‌کنی فقر در جهان تا سال ۲۰۲۵ شده‏اند. زمانی که برنامه اعلام شد دست‌اندرکاران این برنامه فکر می‏کردند سال‌های زیادی در پیش است و می‌توان با اجرای برنامه‌های درازمدت و کوتاه‌مدت به این مهم دست‌یافت. در سال‌های گذشته با اتکا به کمک‌های مالی بین‌المللی و کوشش فعالان مدنی در جهت اجرای برنامه‌های مبارزه با فقر و برنامه‌های آموزشی جمعیت کودکان کار تا سال ۲۰۱۶ کاهش چشمگیری یافت. از سال ۲۰۱۶ این رشد با کندی قابل‌توجهی روبرو شده است.

مسئله اشتغال کودکان در جهان و ایران، واقعیتی دردناک است که کم‌تر به آن توجه شده است و تا زمانی که فقر، ناآگاهی، نابرابری و خشونت وجود داشته باشد مشکل کار کودک به قوت خود باقی است. کار کودکان تجاوز آشکار به حقوق آنان است که اغلب مورد غفلت قرارگرفته است. ازآنجاکه از دیرباز کودکان در اقتصاد مبتنی بر کشاورزی در مزارع و کنار سایر افراد خانواده کار می‏کردند گویا زمینه این غفلت و بی‌توجهی نسبت به این مسئله توجیه شده است. البته این غفلت شرم‌آور از طرف حکومت‌ها، بازار تجارت جهانی و بخش‌های مختلف قدرت صورت می‏گیرد که باوجود همه قوانین و مقاوله نامه‌ها از کار کودکان سود می‏برند و بخشی از اقتصاد زیرزمینی را با اتکا به کار آنان سازمان می‌دهند. کار کودکان ارزان است. کودکان ازنظر جسمی و ذهنی مطیع هستند. کودکان کار اتحادیه ندارند و نمی‌ توانند به دادگاهی شکایت ببرند. (به‌ویژه کودکان مهاجر غیرقانونی که جمعیت کثیری از کودکان کار را در کشورهای مختلف ازجمله کشور ما تشکیل می ‌دهند).

نبود یک اراده سیاسی در جهان برای پایان دادن به کار کودکان یکی از مهم‌ترین دلایل ادامه حضور کودکان در بازار کار است. فعالان جامعه مدنی تلاش کرده ‌اند فعالیت‌ هایی را برای حساس ساختن رهبران و مردمان سراسر جهان نسبت به این مسئله اجتماعی انجام دهند. تجربه عملی و واقعیت زیسته کودکان کار نشان می‌ دهد که صرفاً امضای پیمان ‌نامه ‌ها و راهپیمایی علیه کار کودک برای پایان دادن به کار کودکان کافی نیست و این اقدامات به‌تنهایی قادر به حل مشکل نیست. فعالان مدنی در همه عرصه ‌های زندگی این کودکان حضور پیداکرده‌اند و تجربه زیسته کودکان کار آشکار ساخته که برای حمایت همه‌جانبه از آنان و مبارزه علیه بهره‌ کشی از آنان نمی‌توان منتظر تقسیم عادلانه ثروت و اصلاح ساختارهای اقتصادی به نفع کودکان در جهان ماند. فعالان مدنی در قالب سازمان‌ های غیردولتی به حمایت عملی از کودکان کار پرداخته اند و با آموزش و تلاش برای سلامت و حمایت همه‌جانبه از کودکان نمونه‌ های خوبی را در جهت کاهش کار کودک در قالب تجربه ‌های زیسته به جهانیان ارائه داده‌ اند.

 در ایران نیز باوجود قوانین متعدد و امضای پیمان ‌نامه حقوق کودک، مقاوله نامه ۱۸۲ مبنی بر محو بدترین اشکال کار کودک و وجود قوانینی چون قانون اساسی (اصل ۳۰)، قانون کار (مواد ۸۰، ۸۱، ۸۳)، قانون مجازات اسلامی (ماده ۹۳۱)، قانون حمایت از کودکان و نوجوانان، کودکان زیادی برای تأمین مایحتاج زندگی مجبور به کار هستند، این قوانین نتوانسته است بستر مناسبی برای حمایت از آنان فراهم سازد. در برنامه ششم توسعه، دولت متعهد شد که ۲۵% از جمعیت کودکان کار را کاهش دهد. برای اولین بار نام کودکان کار در برنامه توسعه کشوری برده شد ولی در اینجا هم هیچ آماری از تعداد کودکان کار ارائه نشد که بتوان در پایان برنامه ششم ارزیابی روشنی از این برنامه ارائه داد. اقدامات انجام‌شده بیش از هر چیز بر عملیات قهرآمیز حذف فیزیکی کودکان از سطح خیابان‌ ها متمرکز شد. این اقدامات کودکان را به کارهای خطرناک‌ تر و دشوارتر مثل زباله گردی و غیره سوق داد و تأثیر چندانی در بهبود شرایط کودکان کار نداشت. برخی مداخله‌ های دولتی ازجمله دادن یارانه، اجازه تحصیل به کودکان افغانستانی در مدارس ایران (که هم‌اکنون برای کلاس اولی‌ ها با مشکلات جدی مواجه شده است)، طرح کودک و خانواده سازمان بهزیستی و فعالیت ‌های سازمان ‌های غیردولتی تا حدودی در بهبود شرایط زندگی کودکان کار مؤثر بوده است.

 حضور هرروزه کودکان در خیابان‌ها، کار کودکان در کارگاه‌های زیرزمینی نشان می‌دهد که این اقدامات بسیار ناکافی است و معضل کار کودک بدون توسعه پایدار مجامع نمی‌تواند حل شود. اخیراً روز جهانی مبارزه با استثمار کودکان هم به یک مراسم آیینی در کشور تبدیل‌شده است و برایش جشنواره تعریف می‌کنند و می‌خواهند با اهدای یک کوله‌پشتی، حال کودکان کار را خوب کنند و از آنان تجلیل کنند. بهانه این یادداشت، دعوت به مراسم تجلیل از دختران کار به علت هم‌زمانی روز دختر و روز جهانی مبارزه با استثمار کودکان است. ادبیات و اقداماتی این‌چنین سطحی، بی‌ارزش و نمایشی نشان می‌دهد که به‌رغم ادعاهای مطرح‌شده هنوز مسئله کار کودک فهم نشده است و سیاست‌گذاران این حوزه از شناخت این پدیده که اولین مرحله سیاست‌گذاری است نیز غافل هستند. در روز مبارزه با استثمار کودکان باید فریاد علیه کار کودک، فریاد علیه بردگی کودکان فریاد برای آموزش همه‌جانبه، شنیده شود و جوامع بتوانند با تأمین حقوق انسانی خانواده‌ها، کودکان را محافظت کنند تا جهان جای بهتری برای زندگی کودکان شود.

طاهره پژوهش

مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان

خرداد ۱۴۰۰

نوشتن کامنت

نام*

کامنت